گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه

این درد نوشته ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند که نشانی درد ناک از یک عشق ناکام دارندو تنها مخاطب شان غایب است !!

گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه

این درد نوشته ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند که نشانی درد ناک از یک عشق ناکام دارندو تنها مخاطب شان غایب است !!

گرچه اینجا نیستی...

گرچه اینجا نیستی...

هر جا که  میرم ، یا هر کاری که  می کنم ،

صورت تو رو در رویاهام  می بینم ، دلم برات تنگ میشه .

دلم برای همه چیز گفتن با تو تنگ میشه ،

دلم برای نوازشت تنگ میشه ،

دلم برای همه چیزایی که با هم سهیم بودیم  تنگ میشه ،

دلتنگی برای تو رو دوست ندارم ، احساس سرد و تنهاییست

کاش می تونستم با تو باشم ، همین حالا...

تا گرمای عشقمون برف های زمستون این دوری رو آب کنه ،

اما چون  نمی تونم همین حالا با تو باشم ،

نا چارم به رویای زمانی که با هم خواهیم بود قانع باشم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد