گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه

این درد نوشته ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند که نشانی درد ناک از یک عشق ناکام دارندو تنها مخاطب شان غایب است !!

گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه

این درد نوشته ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند که نشانی درد ناک از یک عشق ناکام دارندو تنها مخاطب شان غایب است !!

روی دست خدا مانده ام...

گــــــاهی احســـــــاس میکنم روی دست خدا مانده ام. . . خستـــــــه اش کرده ام. . . خودش هم نمی داند بامن چه کند! ! !

خیلـی حــرف اسـت…

خیلـی حــرف اسـت… کـــه توهر روزدرگلویت خــــاری کشنده احساس کنــی بـــــــرای کســـی کــه ” بـــدانــــی “ حتــــی یک بــار در عمـــرش بــه خــاطـــــــر تـــو ” بغـــض ” هـــم نکــــرده اسـت…

تو این زمونه


تو این زمونه دو نفر همیشه تنهان :
 

 

دختری که آرایش بلد نیست  

 

 

و 

 

 پسری که دروغ گفتن بلد نیست !

تنها ترسم ........

تنها ترسم از اون دنیا اینه که مردم اینجا هم میان اونجا !




http://s1.picofile.com/file/7493672040/cloud3sd.jpg

خدایـــــــــــا …


خدایـــــــــــا …

من دلـــم را صــابــون زدم به عـشـــق او

چـــرا چـشـمانـم می سـوزنــــد؟ …




http://s1.picofile.com/file/7499296662/www_picpack_ir_266.jpg

ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ........

ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻔﺎﻟﻪ ﯼ ﭼﺎﯼ ﺑﻮﺩ …


ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻋﺎﺷﻖ ﺁﺷﻐﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﻮﺩ!


http://s3.picofile.com/file/7483694943/sad_01.jpg

سرانجام یک عشق نافرجام

سرانجام یک عشق نافرجام


یکــی بــــــــــــــــــــــــــــود و یکـــی . . . . . . نابـــــــــــود...!




http://s1.picofile.com/file/7508758923/0mantolove1385_omid_17_3_.jpg

من لیموشیرین زندگی توبودم


من لیموشیرین زندگی توبودم


تموم شیرینی های زندگیموبه تودادم


اماچه زودتلخ شدم.....


وچه ساده منودورانداختی.......


http://s1.picofile.com/file/7495295585/30lfq544sd.jpg

می گویند ضعیف شده ام!

می گویند ضعیف شده ام!

میگویم سنگینی درس هایم است!

اما نمیدانند سنگینی درس هایی است که از دنیا و آدمهایش گرفتم!!



http://s1.picofile.com/file/7544434515/0mantolove1385_omid_517_113_.jpg

ساده ، اما براى خودم …

ساده ، اما براى خودم …


راستش را بخواهى …


دیگر منتظر آمدن “تو” نیستم …


منتظر “رفتن” خودم هستم …


قلبم پیرمردی هفتادساله است ..!


زانوهایش درد میکند …


http://s1.picofile.com/file/7515922896/0_636590001313581806_parsnaz_ir.jpg