تو رو دوست دارم زیاد نگو پس دلت میاد منو تنها بزاری
توی آخرین وداع وقتی دورم از همه چه صبورم ای خدا دیگه وقته رفتنه
تو رو میسپرم به خاک تو رو میسپرم به عشق برو با ستاره هات ...
تو رو دوست دارم مثل حس دوباره ی تولدت
تو رو دوست دارم وقتی میگزری همیشه از خودت
تو رو دوست دارم مثل خواب خوب بچگی بغلت میگیرم و میرم به سادگی
تو رو دوست دارم مثل دل تنگیای وقت سفر
تو رو دوست دارم مثل حس لطیف وقت سحر
مثل کودکی تو رویا بغلت میگیرم و این دل غریبمو با تو میسپرم به خاک
توی آخرین وداع وقتی دورم از همه چه صبورم ای خدا دیگه وقت رفتنه
تو رو میسپرم به خاک تو رو میسپرم به عشق برو با ستاره هات ...
۱۰خرداد تولد
این شعرو یک دوست فرستاده :شت:
بازم شادی و بوسه ، گلای سرخ و میخک
میگن کهنه نمی شه تولدت مبارک
تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا
وجود پاکت اومد تو جمع خلوت ما
تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز
از آسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا
یه کیک خیلی خوش طعم، با چند تا شمع روشن
یکی به نیت تو یکی از طرف من
الهی که هزارسال همین جشنو بگیریم
به خاطر وجودت به افتخار بودن
تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی
با یه گریه ی ساده به دنیا بله گفتی
ببین تو آسمونا پر از نور و پرندس
تو قلبا پر عشقه رو لبا پر خندس
تا تو هستی و چشمات بهونه س واسه خوندن
همین شعر و ترانه تو دنیای ما زندس
واسه تولد تو باید دنیا رو آورد
ستاره رو سرت ریخت تو رو تا آسمون برد
اینا یه یادگاری توی خاطره هاته
ولی به شوق امروز میشه کلی قسم خورد
تولدت عزیزم پراز ستاره بارون
پر از باد کنک و شوق، پر از آینه و شمعدون
الهی که همیشه واسه تبریک امروز
بیان یه عالم عاشق، بیاد هزار تا مهمون
بوسه یعنی لذت از دلدادگی
لذت از دیوانگی لذت ز شب
بوسه یعنی حس طعم خوب عشق
طعم شیرینی به رنگ سادگی
بوسه آغازی برای ما شدن
لحظهای با دلبری تنها شدن
بوسه سرفصل کتاب عاشقی
بوسه رمز وارد دلها شدن
بوسه آتش میزند بر جسم و جان
بوسه یعنی عشق من با من بمان
شرم در دلدادگی بیمعنی است
بوسه بر میدارد این شرم از میان
طعم شیرین عسل از بوسه است
پاسخ هر بوسهای یک بوسه است
بهترین هدیه پس از یک انتظار
بشنوید از من فقط یک بوسه است
بوسه را تکرار میباید نمود
بوسه یعنی عشق و آواز و سرود
بوسه یعنی وصل جانها از دو لب
بوسه یعنی پر زدن یعنی صعود
بوسه یعنی شادی و شور و نشاط
بوسه یعنی عشق خالی از گناه
بوسه یعنی قلب تو از آنه من
بوسه یعنی تو همیشه ماله من
ازین جایی که من هستم,تمومِ شهر معلومه
کنارم خیلی ها هستن,دلم پیشِ تو آرومه
به من بدبین نشو هرگز,بگو چی بوده تقصیرم
بجز آرامش و حسی,که از صدات میگیرم
بدبین شدی چرا؟باور نمیکنی
تنهایی منو,کمتر نمیکنی
طوفان نشو منو,یک قاصدک نکن
من عاشقِ توئم,یک لحظه شک نکن
اگه دلتنگ باشی تو,مثلِ بارون شروع میشم
که با هر قطره ی اشکت,منم که زیر و رو میشم
همیشه ساده رنجیدی,همیشه سخت بخشیدی
تو رو میبخشم این لحظه,شاید بازم منو دیدی
بدبین شدی چرا؟باور نمیکنی
تنهایی منو کمتر نمیکنی
طوفان نشو منو,یک قاصدک نکن
من عاشق توئم,یک لحظه شک نکن
دلم تنگ است برای در کنارت بودن
دلم تنگ است برای خیره شدن در چشمانت
نازنینم نمیدانی که شبها تا سحر به یاد روزهایی که در کنار هم
بودیم
و درد دل میکردیم اشک میریزم
نمیدانی که دیداری دوباره در وجودم آتش عشقت را برانگیخته
کرده است
نمیدانی چندین برابر از قبل به قلب مهربان و عاشقت وابسته
شده ام
و باری دیگر عهد سوختن و ماندن را به تو دادم
هنوز رنگ چشمانت در خاطرم مانده و زنگ صدایت در گوشم
زمزمه میکند
انتظار به پایان رسید و تو را از نزدیک تماشا کردم
و به محبتت آمیخته شدم
ای پاکترین احساس به یادت آنقدر از اعماق وجود اشک خواهم
ریخت
تا تو را دوباره ببینم و تو را باری دیگر در آغوش بکشم
و باری دیگر دستان گرمت را بفشارم و با همان دستها صورتم را
نوازش دهی
وقتی دلت خسته شــد ،
دیگر خنده معنایی ندارد ...
فـقـط می خندی تا دیگران ، غم آشیانه کرده در چشمانت را نـبـیـنـنـد !
وقتی دلت خسته شــد ،
دیگر حتی اشکهای شبانه هـم آرامت نمی کنند ...
فـقـط گریه می کنی چون به گریه کردن عادت کرده ای !
وقتی دلت خسته شــد ،
دیگر هیچ چیز آرامت نمی کند به جز دل بریدن و رفتن ..
خدایا ببخش به درگاهت گناهانم را
رحمی بکن به من نگیر رویای جوانیم را
خدایا قدرتم ده که ببخشم محبت قلبم را
توانم ده که کمک کنم مظلومانت را
خدایا به درگاهت مرا پذیرا باش
من گدایم،تو مرا خواستار باش
خدایا امیدی به غیر از تو ندارم
امیدم نا امید نمی گردد،خوب می دانم
خدایا با تو تنهایی،پریشانی معنا ندارد
چون من تو را دارم زندگی نابسامانی ندارد