گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه

این درد نوشته ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند که نشانی درد ناک از یک عشق ناکام دارندو تنها مخاطب شان غایب است !!

گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه

این درد نوشته ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند که نشانی درد ناک از یک عشق ناکام دارندو تنها مخاطب شان غایب است !!

ای مسافر


                    ای مسافر غریبه چرا قلبم و شکستی

رفتی و تنهام گذاشتی، دل به ناباوری بستی

ای که بی تو، تک و تنها توی این غربت سنگی

می دونم بر نمی گردی، شدی همرنگ دورنگی

همه زندگی من اون نگاه عاشقت بود

چرا فکر کردی به جز من یکی دیگه لایقت بود

رفتی و ازم گرفتی اون نگاه آشنات رو

واسه من گذاشتی التهاب لحظه هات رو

حالا من تنها نشستم با نوای بی نوایی

چه غریبم بی تو اینجا ای غریبه بی وفایی

ای مسافر غریبه چرا قلبم و شکستی

رفتی و تنهام گذاشتی، دل به ناباوری بستی

ای که بی تو تک و تنها توی این غربت سنگی

می دونم بر نمی گردی، شدی همرنگ دورنگی

نظرات 1 + ارسال نظر

شعر زیبایی است


سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد