گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه

این درد نوشته ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند که نشانی درد ناک از یک عشق ناکام دارندو تنها مخاطب شان غایب است !!

گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه

این درد نوشته ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند که نشانی درد ناک از یک عشق ناکام دارندو تنها مخاطب شان غایب است !!

این چه جهانیست

این چه جهانیست

 

این چه بهشتیست

 

این چه جهانیست که نوشیدن می نارواست ؟

 

این چه بهشتیست که در آن خوردن گندم خطاست ؟

 

    آی رفیق این ره انصاف نیست

 

این جفاست

 

راست بگو راست بگو راست

 

فردوس برین ات کجاست ؟


 

راستی آنجا هم ، هر کس و ناکس خداست ؟

 

راست بگو راست بگو راست

 

فردوس برین ات کجاست ؟

 

بر همه گویند که هشیار باش

بر در فردوس بشیند کسی

 

تا که به درگاه قیامت رسی

 

از تو بپرسند که در راه عشق

 

پیرو      زرتشت   بودی یا مسیح ؟

 

دوزخ ما چشم براه شماست

 

راست بگو راست بگو راست

 

آنجا نیز ، باز همین ماجراست ؟

 

راست بگو راست بگو راست

 

فردوس برین ات کجاست ؟ 


 

اینهمه تکرار نکن ای همای

 

    کفر مگو ، شکوه مکن بر خدای

 

پای از این در که نهادی برون

 

در غل و زنجیر برندت بهشت

بهشت همان ناکجاست

 

وای به حالت همای

 

این سر سنگین تو از تن جداست

 

نه نه نه نه توبه کنم باز

 

حق با شماست ...!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد