گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه

این درد نوشته ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند که نشانی درد ناک از یک عشق ناکام دارندو تنها مخاطب شان غایب است !!

گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه

این درد نوشته ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند که نشانی درد ناک از یک عشق ناکام دارندو تنها مخاطب شان غایب است !!

آلوده شدم

آلوده شدم به رندی و  قلاشی

یک لحظه نشد نشد که بامن باشی

 

گفتم که مثال روی توخواهم دید

هیهات مگر خدا کند نقاشی

 

گفتم که خوشم به پای توبنشینم

گفتا نه عجب که بی گمان برپاشی

 

 

برگرد و برانداز  و  میانداز از هم

چون نقش ونگار دوجهان می پاشی

 

مرگی که من از فراق تو می نوشم

بهتر که تو آشفته ودرهم باشی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد