گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه

این درد نوشته ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند که نشانی درد ناک از یک عشق ناکام دارندو تنها مخاطب شان غایب است !!

گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه

این درد نوشته ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند که نشانی درد ناک از یک عشق ناکام دارندو تنها مخاطب شان غایب است !!

تا آخر دنیا قدم می زنم

گریه غرورم رو به هم می زنه


مرد برای هضم دلتنگی هاش


گریه نمی کنه ، قدم می زنه


گریه نمی کنم ، نه اینکه خوبم


نه اینکه دردی نیست ، نه اینکه شادم


یک اتفاق نصفه نیمه ام که ، یهو میون زندگی افتادم


یک ماجرای تلخ ناگزیرم


یک کهکشونم ولی بی ستاره


یک قهوه که هرچی شکر بریزی


بازم همون تلخی ناب رو داره


اگر یکی باشه من رو بفهمه


براش غرورم رو به هم می زنم


گریه که سهله ، زیر چتر شونش


تا آخر دنیا قدم می زنم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد