گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه

این درد نوشته ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند که نشانی درد ناک از یک عشق ناکام دارندو تنها مخاطب شان غایب است !!

گاهیوقتا دلم برای خودم تنگ میشه

این درد نوشته ها نه دلنشین اند نه زیبا اینها یک مشت حرف زخم خورده ی بغض دارند که نشانی درد ناک از یک عشق ناکام دارندو تنها مخاطب شان غایب است !!

ندونستی دوست دارم

تو از احساس من دوری واسم تنهایی عادت شد

شکستی قلبمو آخر خیالت حالا راحت شد

ندونستی دوست دارم

نفهمیدی تورو میخوام

تو تنها آرزوم بودی

گذاشتی رفتی من تنهام

ببین هیچ انتظاری نیست

نشد که تو دلت جاشم

ولی باور بکن نازم که من محتاج محتاجم

محتاجم محتاجم...

ببین که چه ساده

با حس عجیبی با، حال قریبی دلم تنگته

پر ازعشق و عادت، بدون حسادت دلم تنگته

گله بی گلایه، بدون کنایه دلم تنگته

پر از فکر رنگی ،یه جور قشنگی دلم تنگته

تو جایی که هیچکی واسه هیچکی نیست و همه دل پریشون

دلم تنگه تنگه واسه خاطراتت که کهنه نمیشن

دلم تنگه تنگه برای یه لحظه کنار تو بودن

یه شب شد هزار شب که خاموش و خوابند چراغهای روشن

منه دل شکسته،با این فکر خسته دلم تنگته

با چشمایِ نمناک تر و ابری و پاک،دلم تنگته

ببین که چه ساده،بدون اراده، دلم تنگته

مثل این ترانه،چقدر عاشقانه دلم تنگته

یه شب شد هزار شب،که دل غنچه یِ ماه قرار بوده باشه

تو نیستی که دنیا به سازم نرقصه به کامم نباشه

چقدر منتظرشم که شاید از این عشق سراغی بگیری

کجا کی کدوم روز،منو با تمام دلت میپذیری

منه دل شکسته،با این فکر خسته دلم تنگته

با چشمایِ نمناک تر و ابری و پاک،دلم تنگته

ببین که چه ساده،بدون اراده، دلم تنگته

مثل این ترانه،چقدر عاشقانه دلم تنگته

یه روزی دست زمونه تورو از من میگیره

عشق من ناز نکن عمر ما پایان میگیره

یه روزی دست زمونه تورو از من میگیره


یه روزی دست زمونه تورو از من میگیره


وقتی تنها با تو بودن واسه من زندگیه


تورو دیدن تورو خواستن رو کی از من میگیره؟

عشق من قلب این عاشق با تو آروم میگیره





همه ناله های من از اون نگاهت دوریه

تورو دیدن تورو خواستن تورو هر جا میبینم
بیتو

 
عشق من همیشه تنها میمونم
 
عشق من عاشقتم خجالتم شهادته

همه حرفام به خدا از
عشق و از سخاوته

با تو بودن توی دنیا واسه من نهایته

عشق من بیکسیو شبا تو پایان میگیره

همه رگهام از حرارت نگات جون میگیره


با تو بودن توی دنیا واسه من نهایته


تو گمون کردی بری خاطره هاتم میمیره


روزای رفته برام رنگه سیاهی میگیره


اگه 100 بهارو پاییز واسه تو گریه کنم


نمیتونم که تورو همیشه از یاد ببرم


من همون عاشقتم که چشام بارونیه


همه ناله های من از اون نگاهت دوریه


با تو بودن توی دنیا واسه من نهایته


من همون عاشقتم که چشام بارونیه


همه ناله های من از اون نگاهت دوریه


با تو بودن توی دنیا واسه من نهایته

قربانی ات کردند و رفتند

ای قلب من بارانی ات کردند و رفتند



کنج قفس زندانی ات کردند و رفتند



در سایه های شب تو را تنها نوشتند



سرشار سرگردانی ات کردند و رفتند



احساس پاکت را همه تکفیر کردند



محکومِ بی ایمانی ات کردند و رفتند



هرشب تورا دعوت به بزم تازه کردند



در بزمشان قربانی ات کردند و رفتند



زخمی که رستم از شَغاد قصه اش خورد



مبنای این ویرانی ات کردند و رفتند



حقیقت های پنهانی

یه حرفایی همیشه هست

که از عمق نگاه پیداست

از اون حرفای تلخی که

مثه شعر فروغ زیباست

از اون حرفها که یک عمر
به گوش ما شده ممنوع

از اون حرفهای بی پرده

شبیه شعری از شاملو

از اون حرفها که میترسیم

از اون حرفها که باید زد

از اون درد دلای خوب

از اون حرفهای خیلی بد

نگفتی و نمیگم ها

حقیقت های پنهانی

از اون حرفها که میدونم

از اون حرفها که میدونی

به زیر سقف این خونه منم مثل تو مهمونم

منم مثل تو میدونم

تو این خونه نمیمونم

یه حرفهایی همیشه هست

که از درد توی سینه ست

مثل رپ خونی شاهین

پر از عشق پر از کینه ست

پر از نا گفته هایی که

خیال کردیم یکی دیگه

دلش طاقت نمیاره

همه حرفامون و میگه

میگه میگه . . .

به زیر سقف این خونه منم مثل تو مهمونم

منم مثل تو میدونم

تو این خونه نمیمونم

نگفتی و نمیگم ها حقیقت های پنهونی

از اون حرفها که میدونم از اون حرفا که میدونی