بیـــا بـــاز هــم خـــودمــان را بــه نفهـمـی بـــزنــــیم !
گـاهـی بفـهـمی ،
نفـهـمی ..
نفـهـمـی ،
اوجِ فــــهم اسـت !
اگر میبینی هنوز تنهام ،
به خاطر عشق تو نیست …
من فقط میترسم ؛
میترسم همه مثل تو باشند …
ای نا رفیق..
به کدامین گناه ناکرده..
تازیانه می زنی بر اعتمادم
زیر پایم را زود خالی کردی
.
سلام پر مهرت را باور کنم.
یا پاشیدن زهر نا مردیت را
خنجری از پشت در قلبم فرو رفت
پشت سرم را نگاه کردم ..
کسی جز تو نبود
غریبه بود اشنا شد …
عادت شد …
عشق شد …
هستی شد …
روزگار شد …
خسته شد…
بی وفا شد …
دور شد…
بی گانه شد
… فراموش نشد…